معرفی باشگاه رئال مادرید یکی از باشگاههای بزرگ دنیا
باشگاه رئال مادرید
باشگاهی اسپانیایی
نام رسمی: رئال مادرید
سال تاسیس: 1902
رئیس باشگاه: رامون کالدرون
نایب رئیس باشگاه : خوسه لوئیز لوپز سررانو
رئیس افتخاری: آلفردو دیاستفانو
استادیوم: سانتیاگو برنابئو (78 هزار نفری)
زمین تمرین: سینداد دپورتیوا
حامی مالی: Bwin
طراح لباس: آدیداس
لباس اصلی: سراسر سفید با خطوط آبی و سرشانه
اسامی مستعار: سپیدها، ققنوسها، وایکینگها و کهکشانیها
اسطوره همیشگی:رائول گونزالس بلانکو و زین الدین زیدان
هوادارن ویژه: ژنرال فرانکو (دیکتاتور اسبق اسپانیا) خوان کارلوس (پادشاه اسبق اسپانیا)
قهرمانی لالیگا:
30 بار، اولین بار در سال (32-1931) و آخرین بار در فصل (2006-2007)
قهرمانی جام حذفی:
17 بار، اولین بار (5-1904) آخرین بار در فصل (93-1992)
افتخارات اروپایی:
قهرمان جام قهرمانی اروپا: (لیگ قهرمانان 9 بار)، اولین بار در فصل (56-1955)، آخرین بار در فصل (2002-2001) قهرمان جام یوفا: 2 بار در سالهای (86-1985) و (85-1984) قهرمان جام بین قارهای: 3 بار در سالهای (2000-1960)
رئال همچنین از طرف یوفا عنوان " بهترین تیم فوتبال قرن بیستم " را به خود اختصاص داده است.
«بنایی بسیار محکم ساختیم.ما اسطوره را به تاریخ پیوند زدیم و از ازدواج این 2 فرزند افسانه ای چون رئال مادرید متولد شد»سانتیاگو برنابئو
رئال مادرید پر افتخار ترین باشگاه اروپایی در سال 1902 تاسیس شد.در سال 1900 فکر تاسیس این باشگاه در حومه مادرید جرقه زد سپس در 6 مارس 1902 رادیوی محلی مادرید خبر تاسیس این باشگاه را داد .در ابتدا فردی به نام پدرو روبیو رئیس این تیم اتنخاب شد.2 سال بعد باشگاه از حالت کلنی خارج شد و جان پالاسیوس رسما رییس این باشگاه شد و به تقلید از انگلیسی ها پیراهن سفید وشورت سفید به همراه جوراب آبی برای این تیم برگزید. در آن سالها بازی های رئال در زمینی به نام فاریائس برگزار می شد.اولین مربی این تیم ارتور جانسون انگلیسی بود.در همان ابتدا سیر باشگاه با سیاست در آمیخت و عده ای از بازیکنان به نزد پادشاه رفته و از او درخواست کردند به فوتبال بیشتر توجه بشود.پس از موافقت پادشاه جام پادشاهی(king cup) از همان سال آغاز شد.در سال اول رئال با قدرت قهرمان شد اما اتفاق دیگری در همان سال افتاد ٬آن این بود که جام سراسری برگزار شد و رئال با خفت تمام از دو تیم کاتالان شکست خورد.در سال بعد در فینال مغلوب بیلبائو در فینال جام پادشاهی شد .این روند بدون جام تا سال 1905 ادامه داشت تا اینکه در جام پادشاهی بیلبائو را شکست داد و انتقام گرفت.در همان سال اولین بازی اروپایی این تیم برگزار شد.در این بازی رئال به تساوی با ریسینگ پاریس قناعت کرد.تا سال 1912 روند فتح کردن تمامی جام ها توسط رئال ادامه داشت.در سال 1920 اتش استقلال طلبی کاتالان ها بلند شد این در حالی بود که این تیم مادریدی به لقب افتخاری رئال توسط الفونسو مفتخر شد لقبی که برای هر باشگاهی آرزو بود.3 سال بی حادثه سپری شد تا رئالی ها متوجه شدند هواداران زیادی دارند و باید ورزشگاه اونل را ترک کنندو این مقدمه ای برای ساخت ورزشگاه برنابئو بود.در سال 1929 این تیم با مشکلات مالی روبرو شد و فرد دیگری ریاست این تیم را برعهده گرفت.او موفق شد تا رئال را بعد از چند سال در سال 1932 با انبوهی از ستارگان قهرمان تمامی جامها کند.پس از این رئیس و پایان جنگ داخلی سانتیاگو برنابئو افسانه ای به ریاست رسید.ابتدا او در ورزشگاه چامارتین(برنابئو کنونی)2 جام حذفی گرفت ودر از سال 55 تا 60 لیگ قرمانان را فتح کرد تا آوازه ی این تیم در تمام جهان حتی اقیانوسیه پیچیده شود.در سال 61 رئال از جام کنار رفت تابا حضور دی استفانو با رکوردی باور نکردنی بدون باخت فاتح لیگ اسپانیا شود!این قهرمانی تا سال 69 ادامه یافت!در سال 66 ریال یک بار دیگر قهرمان اروپا شد.
این روند ادامه داشت تا یک خبر بد در سال 1978 تمام جهانیان را متاثرکرد.سانتیاگو برنابئو دار فانی را وداع گفت.اما رئالی ها تمامی نداشتند!با حضور دی استفانو در روی نیمکت و آن شش ضلعی معروف موفق به فتح همزمان لیگ و جام حذفی شدند.بین سالهای 86 تا 90 5٬ بار لقب آقای اسپانیا را دریافت کردند و دوبار قهرمان جام یوفا شدندو علاوه بر آن در سال 90 موفق به زدن 107 گل در یک فصل شدند!اما دوران رکود باشگاه فرا رسید .با وجو دوبار قهرمانی در جام حذفی به سالهای 89 و 93 قهرمانی های بارسا آنها را به زانو در اورده بود.اما سیاهی های رئال در سال 97 و با قهرمانی در لیگ پایان یافت .با این حال بزرگترین افتخار آنها در سال 98 و با گل میاتوویچ برابر یوونتوس رقم خورد.بعد از 1 سال وقفه باز هم رئال با گل های رائول و مورینتس و مک منمن بر والنسیا غلبه کرد و فاتح اروپا شد.سال 2001 فرا رسید .سالی پر از هیاهو فردی به نام فلورنتینو پرز ریاست این تیم را بر عهده گرفت و با شعار ادامه روند سانتیاگو برنابیو مبنی بر جمع کردن ستاره های جهان بازیکنانی مثل فیگو ، زیدان ، رونالدو ، بکام ، اوون و........ را به رئال آورد.در این مدت رئال پرز دو قهرمانی لیگ و 1 قهرمانی لیگ قهرمانان و جام اروپایی را به ارمغان اورد تا رکود این تیم از سال 2003 فرا رسد.
یکباره دیگر سخن سانتیاگو برنابئو را به یاد میاوریم(بنایی بسیار محکم ساختیم.ما اسطوره را به تاریخ پیوند زدیم و از ازدواج این 2 فرزند افسانه ای چون رئال مادرید متولد شد)
===================================
1956 real madrid
آنها را هرچه میخواهید بنامید:
سپیدها، ققنوسها، واینکینگها
شاید تنها عده کمی از طرفداران بایرن مونیخ و منچستر یونایتد هستند که با تصمیم فیفا مبنی بر اعطای لقب «بزرگترین باشگاه تاریخ فوتبال» به رئال مخالف باشند. از شکست تلخ سه بر یک در مقابل بارسلونا در نخستین فصل لیگ اسپانیا دوران افسانهای تیم آنها در دهههای 50 و 60 نیمقرن طول کشید و بعد رئال دوباره 32 سال انتظار کشید تا در سال 97 باردیگر قهرمان اروپا شود. آخرین توفیق بزرگ آنها فتح لیگ قهرمانان در سال 2002 و قهرمانی لالیگا در سال 2003 است. حالا این باشگاه سمبل فوتبال اسپانیا و به نوعی اسپانیا قلمداد میشود. دست یافتن رئال به اعتبار جهانی مقارن با زمانی بود که اسپانیاییها در جام جهانی 1950 غوغا به پا کرده بودند. در این دوران، کشور به خاطر آشفتگی پس از جنگهای داخلی از قحط سالی در عذاب بود. گرچه صنعت توریسم تازه شکل گرفته بود اما وضع اقتصادی خراب به نظر می رسید. ژنرال فرانکو، خودکامه بزرگ اسپانیا بر آن بود که از پیروزیهای رئال به عنوان ابزاری در جهت آشتی دادن غرب با حکومت دیکتاتوریاش استفاده کند. رئال به شدت از سوی فرانکو، ملقب به کادیو، حمایت میشد و در مقابل، بارسلونا، سمبل کاتالانها مورد ظلم قرار میگرفت. پس از مرگ فرانکو شرایط تا حدودی تعدیل شد. گرچه شرایط مالی بهرغم طبیعت ولخرج رئال همچنان در سطح عالی باقی ماند، اما قدرت گرفتن باشگاههای رقیب نظیر بارسلونا سبب شد که رئال از سال 1957 به بعد اقتدار مطلق سهدههای خود را از دست بدهد. همان طور که تیمهای بزرگ انگلیس تحت تاثیر افراد خاصی بودهکه پایههای مستحکم باشگاه را بنا نهادهاند، ارتقای رئال از سطح یک تیم محلی مادرید تا جایگاه رؤیایی فعلی در دنیا نیز مدیون یک نفر است. منچستر یونایتد مت بیزلی را داشت، لیورپول بیل شنکلی را و آرسنال هم هربرت چیمن را، رئال هم سانتیاگو برنابئو را داشت. بازیکن دهه سی رئال که از سال 1943 تا زمان مرگ ژنرال فرانکو در سال 1975 مدیر باشگاه بود. در آن زمان مادرید به خانه فعلی خود واقع در خیابان اصلی شهر مادرید «کاستیانا» نقل مکان کرد و پایههای یک باشگاه بینالمللی شد تا با جمعآوری ستارههای فوتبال از سراسر دنیا بتواند افتخارات متعددی را نصیب خود سازد. گرچه شاه آلفونسوی سیزدهم در سال 1920 نشان سلطنتی خود را به باشگاه بزرگ پایتخت اهدا کرده بود اما حرکت اصلی رئال دو دهه بعد با مدیریت کارآمد برنابئو آغاز شد. ژنرال فرانکو در 1947 همه اسپانیا را بسیج کرد تا با کمکهای عمومی فراوان، استادیوم سانتیاگو برنابئو را افتتاح کنند. در ادامه آلفردو دیاستفانو و فرانتس پوشکاش، ترکیبی از تکنیکلاتینی و قدرت هجومی مجارهای جادویی، در کنار فرانسیسکو خنتو، اساس تیم طلایی رئال را شکل دادند. پس از پیروزی قدرتمندانه هفت بر سه در مقابل اینتراخت فرانکفورت در فینال جام باشگاههای اروپای 1960 در هیمدون پارک گلاسکو آنها پنج دوره نخست این رقابتهارا فتح کردند که این افتخار بزرگ به عنوان رکورد در جام باشگاههای اروپا به ثبت رسیده است. آنها سپس در فصل 62-61 مقابل بنفیکا شکست خوردند تا یک نایب قهرمانی اروپا را به دست آورده باشند. قهرمانی جام باشگاههای اروپا در فصل 66-65 به عنوان ششمین قهرمانی «ققنوسها» نامیده شد. پس از مرگ برنابئو افتی سریع در باشگاه پدید آمد. دو جام یوفا در سالهای 86 و 1985 و چندین قهرمانی لیگ در آن شرایط ناامیدکننده، نظر کسی را جلب نکرد. در این مدت باشگاه عرصه رفت و آمد 17 مدیر شد، که یکی پس از دیگر عزل شدند. ستارههای گرانقیمت خارجی که به طور دیوانهوار و بدون هدف خرید و فروش میشدند نیز بلای دیگر رئال بودند. بازیکنان اسپانیایی مادرید در دهه 1970 بسیار استوار بودند و ستارههای دهه هشتاد درخششی دوچندان داشتند.
امیلیو بوتراگئینو، گونسالس میشل، مارتین واسکس، در دهه نود که مدیر وقت باشگاه رومان مندوسا برای خرید ستارههایی مثل روبرتو کارلوس، پردراک میاتوویچ، کلارنس سیدورف سرمایهگذاری کرد. لورنسوسانس چندان بلند پرواز نبود و تنها مک منمن انگلیسی و نیکلاس آنلکای فرانسوی را به مادرید آورد. ریخت و پاشهای آنچنانی باشگاه که از دهه 1930 با شکستن رکورد نقل و انتقالات در جریان خرید «ریکاردوزامورا» دروازهبان افسانهای بارسلونا،سرآمد تمامی باشگاهها شده بود، چیز چندان عجیبی نیست اما با نزدیک شدن به انتهای دهه نود، هرچقدر این ولخرجیها فزونی یافت، پاداشهای بیشتر و بیشتری را نصیب رئال ساخت. ابتدا پردراک میاتوویچ، با گلی که در فینال لیگ قهرمانان 1998 به یوونتوس زد، مادریدیها چندان در حسرت هفتمین جام میسوختند که گویی برای نخستین قهرمانی انتظار میکشند.
رئال با استفاده از تاکتیکهای دفاعی فابیو کاپلو موسوم به «کاتانا چیو» قهرمان لیگ در فصل 97-1996 را که در آن داور سوکر 24 گل و رائول 21 گل به ثمر رساندند، به دست آورد و دورانی جدید را آغاز کرد. حتی فرو ریختن اعتبار ملی اسپانیا در جام جهانی 97 هم رئال را سرافکنده نکرد. کاپیتان ایه رو محور اصلی تیم بود. او رهبری تیمی جوان متشکل از رائول، مورینتس، سالگادو و ایکرکاسیاس را برعهده داشت که پایهگذار ادامه قهرمانیهای رئال شدند. پس از اینکه جان توشاک انگلیسی نتوانست در نیم فصل ابتدایی 2000-1999 رئال را به جایگاه مناسبی برساند، ویسنته دل بوسکه به عنوان مربی جدید معرفی شد.
حضور «مرد خانه» بر روی نیمکت سبب شد که رئال موقتا مشکلات را پشت سر بگذارد و در آستانه ورشکستگی با پیروزی والنسیا، آن هم با سه گل، دوباره قهرمان اروپا شود. قهرمانی رئال در لیگ قهرمانان 2000 بر پیشرفت تیم ملی اسپانیا در یورو 2000 هم تاثیر زیادی گذاشت. فصل بعد لوئیس فیگو با رکورد 56 میلیونی یورویی از چنگ بارسلونا بیرون کشیده شد. این به معنای تحقق نخستین شعار تبیلغاتی فلورنتینو پرس، رئیس جدید و جاهطلب رئال بود که در انتخاباتی همانند انتخابات ایالات متحده با رسوایی بر لورنسوسانس پیروز شده بود. پرس رئال را با 185 میلیون یورو بدهی و در شرایط دشوار مالی تحویل گرفت و رؤیای افتخارات اروپایی در عالم واقعیت را با این حقیقت که رئال صاحب گنجی رؤیایی است توام کرد. آنها زمین تمرینشان در مرکز شهر مادرید را فروختند و بدهیهایشان را پرداختند، اما پرس به جای روشهای صرفجویانه، زینالدین زیدان را هم به دنبال فیگو و با رکورد 64 میلیون یورو به برنابئو آورد.
رئال جشن تولد صد سالگیاش را با گل جادویی زیدان در فینال لیگ قهرمانان 2002-2001 در مقابل لورکوزن، نهمین قهرمانی، اروپا کامل کرد. تحقق شعارهای پرس ادامه یافتند آنها ثابت کردند که علاوه بر به دست آوردن جام، چگونه به دست آوردن آن همه برایشان اهمیت دارد. خرید رونالدو آخرین افتخاری بود که در کارنامه رئال ثبت شد ولی بعدا معلوم شد که آنها به دنبال افتخارات زیادی هستند. بنابراین دیوید بکام را خریدند. اما با ورود این دو عجوبه برزیلی انگلیسی فقط یک قهرمان لالیگا در این دو فصل به دست آمد. در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان مغلوب یوونتوس شدند و در فصل اخیر با شکست از موناکو از دور مسابقات حذف شدند و در لالیگا با شکستهای پیاپی اواخر فصل بر رتبه چهارم ایستادند تا پس از فصل 1968 این بدترین عنوان تیم کهکشانی باشد. مادرید در فصل بعد ا رقیب دیرینه خود بارسلونا رقابتی تنگاتنگ داشتو اگر در نیوکمپ 3 بر 0 شکست نمی خورد می توانست رتبه دوم را با قهرمانی تعویض کند.
«معرفی اسطورههای ققنوس ها»
1. آلفردو دی استفانو (پیکان طلایی)
اگر فوتبال باشگاهی را دنیایی متفاوت از فوتبال ملی بدانیم، آلفردودیاستفانو در ردهبندی بهترین فوتبالیستهای قرن بعد از پله قرار داشت، او به دلیل مصدومیت فرصت خودنمایی در جامهای جهانی نیافت اما پنج بار پیاپی رئال را قهرمان اروپا کرد و نخستین بازیکنی بود که دو بار پیاپی توپ طلایی را صاحب شد. او در سه باشگاه معتبر دنیا نظیر ریورپلاته، بارسلونا و رئال مادرید بازی کرد. اما مساله ملیت او بسیار مبهم است. او در سال 1926 در یک خانواده ایتالیایی در بوینوس آیرس متولد شد و بعدها از آرژانتین به اسپانیا رفت و تبعه این کشور شد. او بهترین گلزن تمامی رقابتهای اروپایی محسوب میشود. دیاستفانو امروز رئیس افتخاری باشگاه به شمار میرود. دوره حضور وی در رئال به عنوان بازیکن (1966-1954) و به عنوان مربی (83-1982) و (91-1990) میباشد.
2.فرانتس پوشکاش «گلزن رؤیایی»
پوشکاش نابغه چپ پای مجار که از نوجوانی عضو سواره نظام مجارستان شده بود، در 18 سالگی نخستین بازی ملیاش را مقابل اتریش انجام داد و پس از یک دهه رویایی در کنار مجارهای جادویی، چشم فوتبال دوستان را خیره کرد.
در سال 1958 به دلیل اشغال کشورش توسط روسها به اسپانیا رفت و تبعه این کشور شد و عصر طلایی رئال را در کنار دیاستفانو خلق کرد. او در 80 بازی ملی 83 گل به ثمر رساند. پوشکاش در سال 1996 بازنشسته شد و مربیگری رئال را به عهده گرفت و در 39 بازی اروپایی، 35 پیروزی را برای رئال به ارمغان آورد. دوران حضور در رئال به عنوان بازیکن (66-1959) و به عنوان مربی (68-1966).
3.هوگو سانچس (اعجوبه مکزیکی)
سانچس درخشش خود را با کسب عنوان آقای گل جام جهانی جوانان در 17 سالگی آغاز کرد. او چهار سال برای اتلتیکو گلزنی کرد و سرانجام با پیوستن به رئال باشکوهترین دوران زندگیاش را آغاز کرد. سانچس پنج بار آقای گل لالیگا شد و با قیچی برگردان بینظیرش، که از میانه میدان برای رئال به ثمر رساند، بهترین گل سال 1990 را زد. دوران حضور در رئال (1992-1985).
4. امیلیو بوتراگئینو (ملقب به ال بوتره)
امیلیو از آغاز تا پایان برای رئال بازی کرد. او از 17 سالگی به عضویت کارسیا، تیم پایهای رئال درآمد و با این تیم توانست در فینال جام حذفی مقابل تیم اصلی رئال بایستد. او در 341 بازی همراه رئال توانست 217 گل به ثمر برساند و هفتمین گلزن برتر تاریخ باشگاه محسوب شود. سرانجام وقتی که در سال 1995 بازنشسته شد، برای اینکه به بارسلونا نپیوندد به مکزیک رفت و سه سال در آنجا بازی کرد.
خوزه آنتونیو کاماچا: او که سابقه هدایت سپیدها را داشت بعد از ناکامی اسپانیا در یورو 2000 به پرتغال رفت و در تیم بنفیکا به فعالیت خود ادامه داد. او پس از شکستهای تلخ رئال و اخراج کوئیروز، به دعوت پرس پاسخ مثبت داد و هدایت این تیم افسانهای را به دست گرفت.
رئال مادرید پس از او ناکامی های فراوانی را تجربه کرد تا اینکه به دست مطمئن و کار بلد مردی از برزیل به نام واندرلی لوکزامبورگو سپرده
زینالدین یزید زیدان (زادهی 23 ژوئن 1972 در مارسی, فرانسه) (ملقب به زیزو) فوتبالیست شهیر فرانسوی (الجزایریالاصل) است که در میانهی میدان بازی میکند و عموماً به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال شناخته میشود. او تا بحال برای تیمهای باشگاهی همچون یوونتوس و رئال مادرید و تیم ملی فرانسه به میدان آمده است.
او در تاریخ فوتبال خود, سه بار جایزهی بهترین بازیکن سال جهان, یک بار جایزهی بهترین بازیکن سال اروپا,یک بار جایزهی پرارزشترین بازیکن جام باشگاههای اروپا و یک بار جایزهی بهترین بازیکن جام جهانی را دریافت کرده است و به قهرمانی جام جهانی, جام ملتهای اروپا, جام باشگاههای اروپا, لیگ ایتالیا, و لیگ اسپانیا نائل آمده است و از این رو میتوان او را از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ دانست. او در ضمن در فینال جام جهانی (دو بار) و در فینال جام باشگاههای اروپا گل زده است.
زیدان قرار است پس از مسابقات جام جهانی 2006 از فوتبال خداحافظی کند و به این ترتیب رئال مادرید آخرین تیم باشگاهی او خواهد بود و فینال جام جهانی 2006, آخرین بازی حرفهای او. در همین فینال بود که ضربهی سر او به شکم ماتراتزی و کارت قرمزی که دریافت کرد, یکی از جنجالیترین لحظات تاریخ زندگیاش را در آخرین لحظات عمر حرفهایاش رقم زد.
زیدان فوتبال حرفهای بزرگسال را از باشگاه کنز (در شهر کن فرانسه) و در سن 16 سالگی آغاز کرد و از سال 1988 تا 1992 اینجا بازی میکرد و جمعا در 65 بازی لیگ فرانسه به میدان آمد و 6 گل به ثمر رساند. او در 1992 در سن بیست سالگی به بوردو, یکی از مطرحترین باشگاههای فرانسه پیوست.
پس از چهار سال بازی در بوردو, زیدان در 1996 با مبلغ سه میلیون دلار به یوونتوس ایتالیا پیوست. در یوونتوس او تحت مربیگری مارچلو لیپی در کنار کسانی دیدیه دشان, الساندرو دل پیرو, و ادگار داویدز به یکی از اصلیترینستارههای تیم, بدل شد.
او در پنج سال بازی با یوونتوس به دو بار قهرمانی لیگ ایتالیا دست یافت و دو بار پیاپی, در سالهای 1997 و 1998, در فینال جام باشگاههای اروپا به میدان آمد. (که به همراه یوونتوس هر دو را شکست خوردند).
زیدان جمعا پنج سال , یعنی تا سال 2001, در یوونتوس بازی کرد. در این پنج سال 151 بار در لیگ ایتالیا به میدان آمد و 24 گل نیز به ثمر رساند.
در سال 2001 زیدان در یکی از مشهورترین انتقالهای تاریخ فوتبال به رئال مادرید پیوست. رقم این انتقال, 66 میلیون یورو بود که تا آن زمان در تاریخ فوتبال بیسابقه بود. او در سالهایی به رئال مادرید پیوست که این تیم با جذب بزرگترین ستارگان جهان به داشتن "کهکشانی" از بازیکنان فوتبال مشهور بود. زیدان یکی از مهمترین ستارههای این کهکشان بود و از سایر ستارههای نورانی آن میشود به کسانی چون دیوید بکهام, روبرتو کارلوس, لوئیس فیگو, رائول گونزالز و رونالدو اشاره کرد.
زیدان پنج سال آخر عمر فوتبالی خود را در رئال گذراند و جمعا در 155 بازی لیگ اسپانیا به میدان آمد و 34 گل به ثمر رساند.
اوج دوران او با این تیم در فینال جام باشگاههای اروپا 2001-2002 بود. این بازی در ورزشگاه همپدن پارک, گلاسکوی اسکاتلند برگزار میشد و رئال مادرید و بایر لورکوزن در فینال در برابر هم قرار گرفته بودند. زیدان در این بازی گل پیروزی رئال را به ثمر رساند تا بالاخره قهرمانی جام باشگاههای اروپا را نیز به کارنامهاش اضافه کند. در ضمن گل او در این فینال از زیباترین گلهای تاریخ فوتبال شمرده میشود.
زیدان در 7 می 2006 آخرین بازی باشگاهی خود برای رئال مادرید ( و آخرین بازی باشگاهی عمرش) را انجام داد. در این بازی که در ورزشگاه معروف سانتیاگو برنابئو انجام میگرفت, همتیمیهای او لباس ویژهای پوشیده بودند که عنوان "زیدان, از 2001 تا 2006" را بر خود داشت. هواداران رئال به گرمی از زیدان استقبال کردند. این بازی مقابل ویلا رئال بود و نهایتا 3-3 مساوی تمام شد. زیدان گل دوم تیمش را به ثمر رساند. در انتهای این بازی, او پیراهنش را با خوان رومان ریکلمه, از ویارئال, تعویض کرد. تشویق شدید تماشاچیان به حدی بود که او را به گریه انداخت. اتفاقات این بازی موضوع فیلم مستندی به نام "زیدان, چهرهای از قرن بیست و یکم" شد.
زیدان ملیت هر دو کشور الجزایر و فرانسه را دارد و بنابراین میتوانست برای الجزایر نیز به میدان بیاید. معروف است که عبدالحمید کرمالی, مربی وقت الجزایر, در جوانی از دعوت زیدان خودداری کرده زیرا او برای یک هافبک "به اندازه کافی سریع نیست".
به هرحال زیدان در 17 آگوست 1994 برای اولین بار در تیم ملی فرانسه ظاهر شد. در این بازی, در مقابل جمهوری چک, او در دقیقه 63 به عنوان تعویضی به میدان آمد. بازی 0-0 مساوی بود و زیدان در وقت کمی که داشت, دو گل به ثمر رساند تا 2-2 تمام شود و به این ترتیب از همان ابتدا نگاه همگان را به سوی خود جلب کرد.
افتخارات
*
جام جهانی: 3 بار حضور (1998,2002,2006) - یک بار قهرمانی (1998) - یک بار نایب قهرمانی (2006)
*
جام ملتهای اروپا: سه بار حضور (1996,2000,2004), یک بار قهرمانی (2000)
*
جام باشگاههای اروپا: یک بار قهرمانی (در 2001-2002 با رئال مادرید)
*
لیگ ایتالیا: دو بار قهرمانی (در 1996-1997 و 1997-1998 با یوونتوس)
*
لیگ اسپانیا: یک بار قهرمانی (در 2002-2003 با رئال مادرید)
*
جام بینقارهای: دو بار قهرمانی (در 1996 با یوونتوس و در 2002 با رئال مادرید)
*
سوپرکاپ اروپا: دو بار قهرمانی (در 1996 با یوونتوس و در 2002 با رئال مادرید)
*
سوپرکاپ ایتالیا: یک بار قهرمانی (در 1997 با یوونتوس)
*
سوپرکاپ اسپانیا: دو بار قهرمانی (در 2002 و 2003 با رئال مادرید)
جایزهها و افتخارت شخصی
*
سه بار بهترین بازیکن سال جهان از سوی فیفا (در 1998, 2000 و 2003)
*
یک بار بهترین بازیکن سال اروپا (توپ طلایی) از مجلهی "فرنس فوتبال" (در 1998)
*
یک بار باارزشترین بازیکن جام باشگاههای اروپا (در فصل 2001-2002 با رئال مادرید)
*
یک بار بهترین بازیکن جام جهانی (در جام جهانی 2006 آلمان)
*
بهترین بازیکن نیمقرن انتهایی قرن بیستم (در سال 2004 از سوی بازدیدکنندگان سایت اینترنتی یوفا)
*
شوالیهی لژدواونور از 1998
*
حامل مشعل المپیک در المپیک آتن 2004
زندگی شخصی
زیدان از والدینی الجزایری در مارسی به دنیا آمده است و جوانترین فرزند خانوادهی هفت نفری خود است (چهار خواهر و برادر بزرگتر دارد). پدر و مادرش, اسماعیل و ملیکه, نام داشتند و نسبشان به روستایی در الجزایر برمیگشت. حزب دست راستی فرانسه, جبهه ملی, ادعا میکرد که پدر زیدان در جریان جنگ استقلال الجزایر از "حرکی"ها بوده است (یعنی از کسانی که در رکاب ارتش فرانسه و علیه الجزایر جنگیدهاند) اما زیدان این ادعا را به شدت رد کرده است. زیدان همیشه گذشته و تاریخ خود را ارج نهاده است اما اسلام را در زندگی خود به اجرا نگذاشته است. او را میتوان "مسلمان اسمی" نامید.
زیدان در 1993 با ورونیک, رقاص و مدل اسپانیاییالاصل, ازدواج کرد.
آنها چهار فرزند به نامهای انزو (زادهی 24 مارس 1995), لوکا (زادهی 13 می 1998), تئو (زادهی 18 می 2002) و الیاس (زادهی 26 دسامبر 2005) دارند.
زیدان 185 سانتیمتر قد دارد.
*
زیدان هنگام انتقال از یوونتوس به رئال مادرید با قیمت 47 میلیون پاوند لقب "گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال تا آن هنگام" را به دست آورد.
*
34امین تولد زیدان مصادف با آخرین بازی فرانسه در مرحلهی گروهی جام جهانی 2006 مقابل توگو بود. اما زیدان این بازی را به علت دریافت دو کارت زرد در دو بازی قبلی از دست داد. بهر صورت فرانسه در غیاب او نیز موفق به به پیروزی 2-0 شد و به مرحلهی بعدی راه یافت.
*
زیدان با شرکتهایی همچون لگو, آدیداس, کریستیان دیور, ژنرالی, فرانس تلهکوم, اورنج, آئودی و فورد همکاری تبلیغاتی داشته است و از ثروتمندترین ورزشکاران جهان بوده است.
*
Fernando Torres
Ficha técnica
Nombre: Apellidos:
Fernando José Torres Sanz
Dيa y lugar de nacimiento:
1984-03-20, Madrid
Estatura: Peso:
1.86 m 78 Kg
Equipo en el que milita:
Liverpool Football Club
Demarcaciَn:
Delantero
Equipos anteriores:
Club Atlético de Madrid
+ نوشته شده توسط عیسی قاضی در شنبه دوازدهم بهمن 1387 و ساعت 6:56 | یک نظرفرناندو تورس(النینو)
Fernando Torres(Elninho)
زندگينامه-Biography
تورس در سال ۱۹۸۴ در منطقه ي فوئن لابراوا در نزديكي مادريد متولد شد و به واسطه ي پخش برنامه ي
تلوزيوني با عنوان "اليور و بنجي"كه ي كاتون فوتبالي بود فوتبال در سن ۶ سالگي براي فرناندو مهم
شد .در كارتون مذكور بازيكنان فوتبال را به صورت تفريحي شروع ميكردند و وارد جهان حرفه اي
ميشدند .فرناندو پس از تماشاي اين اين برنامه بيرون ميرفت و به همراه برادر بزرگتر خود فوتبال بازي
ميكرد وي دوست داشت خود را يك فوتباليست حرفه اي تصور كند.
البته وي در چارچوب دروازه مي ايستاد تا اين كه داداشم به واسطه ي يك شوت سنگين كه به صورتش
خوردچند دندان خود را از دست داد و از ان به بعد تصميم گرفت به بازي در ان پست خاتمه دهد.
در سن ۹ سالگي تورس يكي از هواداران اتلتيكو مادريد شد :
پس از ان و در سن ۱۱ سالگي پسرك لاغر و قد بلند براي حضور ازمايشي در تمرينات اتلتيكو شركت
كرد .رانحل مربي تورس ميگويد :در تمرينات وي هوش و ذكاوت و سرعت انفجاري خود را نشان دادو او
مانند كودكان به فوتبال فكر نميكرد.
داداشم در اين باره ميگه :تمرينات به صورت بازي فوتبال بود . مسابقات لذت بخش بودند. ان بخش از
زندگي من بود كه از فوتبال بيشترين لذت را ميبردم.
داداشم به واسطه ي حضور در سطوح مختلف نوجوانان و جوانان پيشرفت كرد تا در سال ۲۰۰۱ و در سن
۱۷ سالگي در رقابت هاي قهرماني نوجوانا اروپا پيراهن تيم نووانان اسپانيا را بر تن كرد وي عنوان
بهترين گلزن و بهترين بازيكن اين دوره مسابقات را به خود اختصاص داد در اين سال درخشش تورس به
اندازه اي بود از سر بابي رابسون سر مربي ان روزهاي نيوكاستل خواتسه شد براي جذب اقا داداشم
قدام كند هر چند رابسون با اين پيشنهاد مخالفت كرد تورس به سرعت به تيم جوانان اتلتيكو راه يافت
وسپس به تيم اصلي خوانده شد.
تورس نخستين بازي خود را براي اتلتيكو در ۲۷ مي سال ۲۰۰۱ برابر تيم لگانس(از تيم هاي دسته دو) انجام داد و جوانترين بازيكني شد كه تا كنون باري اتلتيكو به ميدان رفته است.
نخستين گل دادشم يك هفته بعد برابر الباسته به ثمر رسيد.ان فصل فصل تلخي براي اتلتيكو بود زيرا اين تيم به علت گل نهاي نتوانست به لاليگا برگردد.البت اتلتيكو سال بعد به لاليگا صعود كرد .در اسل ۲۰۰۲ -۲۰۰۳ اتلتيكو به لاليگا برگشت كه در اين راه داداشم سهم مهمي داشت.
ال نينو (لقبي كه به علت چهره ي كودكانه و جذاب داداشم به وي نسبت داده اند (در نخستين فصل حضور خود در لاليگا ۱۳ گل به ثمر رسوند . عملكرد درخشان داداشم مقابل دپورتيوو و بارسا نام اورا بر سر زبان ها انداخت .اقا داداشم تو دومين حضور خود تو لباليگا در ۲۰ سالگي با زدن ۱۹ گل به ثمر رسوند و از اون فصل به بعذ بهترين و برترين گلزن اتلتيكو بوده است اين طور بود كه نامي براي خود دست و پا كرد و تمام تيم هاي متمول و بزرگ اروپايي را به خود علاقه مند كرد.
كه يكي از اين تيم ها چلسي بود كه خود داداشم گفته در پايان فصل ۲۰۰۶ـ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ـ۲۰۰۶ پيشنهاد چلسي براي پيوستن به اين تيم را رد كرده و گفته اگه اون پشنها رو قبول ميكرده ركورده قيمت نقل و انتقالات رو ميشكونده.
در نوامبر سال ۲۰۰۱ يعني ابان ماه به همراه تيم ملي اسپانيا در رده ي زير ۱۷ و در مسابقات جام جهاني ترينيداد و توباگو به ميدان رفت و در سال ۲۰۰۲ هم در مسابقات جوانان اروپ شركت كرد و در هدو رقابت به عنوان بهترين گلزن و در مسابقات اروپ بهترين بازيكن ان تورنومنت معتبر شد.
تورس در سال ۲۰۰۳ به عضويت تيم ملي زير ۲۱ ساله هاي اسپانيا در امد و همزمان درتيم ملي بزرگسالان هم دعوت شد اقا دادشم اولين بازي مليشو برابر پرتغال و اولين گل مليشو به بوفون و ايتاليا زده.
داداشم اولين حضور تو جام جهاني رو تو المان تجربه كرده و با زدن سه گل تو دور مقدماتي پشت سر كلوزه قرار گرفت .
داداشم تو يورو ۲۰۰۴ هم حضور داشته و همچنين اراگونس در موردش ميگه اون تا به حال دو تاگل عين هم نزده و از هوش فوق العاده اي برخورداره.
داداشم بر خلاف ديگر مهاجمان اسپانيا مهاجمي سريع ماهر قدرتي است اغلب او را با روزهاياوج نيكولا انلكا و تيتي انري مقايسه ميكنند. بالا تر از همه ي اينها وي يك مهاجم تمام عيار و فوق العاده گلزن است تورس مي تواند به تنهايي بار خط حمله را به دوش بكشد و خاصيت سازگاري با يك مهاجم مكمل را هم دارد.تورس در هوا هم بازيكن خوبي است و از نقاط مختلفي گل ميزند اما با اين وجود اراگونس در اظهار نظر جديد خود ميگويد :"تورس در لمس اوليه توپ ضعيفضعيف است و توپ ها رو خوب تمام نميكند."
در ضمن او جوانترين كاپيتان تاريخ لاليگا بوده است كه بازوبند كاپيتاني را به بازو بسته.
امار تورس در طول حضور در لاليگا:
سال ۲۰۰۳ـ۲۰۰۲ در ۲۹ بازي ۱۳ گل
سال ۲۰۰۴ـ۲۰۰۳ در ۳۵ بازي ۱۹ گل
سال ۲۰۰۵ـ۲۰۰۴ در ۳۸ بازي ۱۶ گل
سال ۲۰۰۶ـ۲۰۰۵ در ۳۶ بازي ۱۴ گل.
داداشم خاطر نشان كرد من از فوتبال اسپانيا فرار كردم .در سرزمين ماتادور ها شرايط سالمي حكم فرما نيست همه چيز و همه كس دست به دست هم ميدن تا يه تيم كه مدتها بوده افتخاري كسب نكرده بوده و افت كرده دوباره به اوج برسه مافيايه عجيبي تو فوتبال اسپانيا حاكمه و من ميدونم كه رابطه ي خوبي بين رافا بنيتس و اراگونس مربي اسپانيا وجود نداره و شايد من تيم ملي و از دست بدم به خاط همين رابطه ولي قول ميدم تو انفيلد انقدر خوب كار كنم كه مجبور بشه من و دعوت كنه و بهم بازي بده.
من اتلتيكو رو خيلي دوست داشتم ولي باسه پيشرفت بايد يه تيم بزرگتر و انتخاب ميكردم و حالا خوشحالم كه انفيلد و ليورپول و انتخاب كردم ما اهداف بزرگي رو دنبال ميكنيم و اميدوارم موفق باشيم.
يه روز دوباره به اتلتيكو بر ميگردم
نظرات شما عزیزان: